۱۳۸۶ اسفند ۱۸, شنبه

ترک اعتیاد اسلامی

در شهرهای مختلف ایران کلاسهایی تشکیل شده است که به معتادین و خانواده انها کمک میکند که اعتیاد خود به مواد مخدر را ترک کنند . افرادی با این معتادان در ارتباط هستند که به اصطلاح راهنمای آنها می باشند. (راهنما شخصی است که در بیرون و داخل این جلسات با معتادین در ارتباط است و فرد معتاد برای انجام کارهای خود و قبل از تصمیم گرفتن با ید با راهنمای خود مشورت کند و طبق نظر راهنمای خود عمل کند.)معتادان بعد از ترک اعتیاد خللهایی را در زندگیشان احساس میکنند که راهنمای آنها چیزی به نام نیروی برتر به نام خدا جایگزین ان میکنند و به آنها این تلقین را میکنند که توسط این نیروی برتر می توانند هر کاری را بکنند. این نیروی برتر میتواند هر چیزی باشد مثلا درخت ، گل، ماشین و...یک بار در این کلاسها شرکت کردم. روال این جلسات به این شکل است که نیم ساعت رهبران جلسه سخنرانی میکنند و بقیه جلسه شرکت کنندگان می توانستند از احساساتشان صحبت کنند. من وقتی به صحبتهای دوستان گوش می دادم ، می دیدم مثلا از 10 کلمه ای که حرف می زنند 8 تای ان به امید خدا ،خدا به ما کمک کرد ، خدا را شکر و از این جور کلمه ها بیان میکردند. من که از بیرون به این جلسات و کلاسها نگاه می کردم می توانستم این را حس کنم که کسانی که در این جلسات شرکت کرده اند به دنبال مکان وافرادی هستند که بتوانند از انها کمک بگیرند. ولی متاسفانه روال کاری این جلسات را طوری دارند پیش میبرند که از طریق این کلاسها و جلسات، اسلام و مذهب خود را به مردم تزریق می کنند .در پایان هر جلسه ای دایره ای تشکیل می دادند که دعا و نیایش می کردند و یکدیگر را در آغوش میگرفتند که به قول خودشان به هم انرژی بدهند. وقتی با افرادی که در حال ترک بودند صحبت میکردم از دنیایی حرف می زدند که در زمان معتاد بودنشان از این دنیا دور بودند . از مشکلاتی حرف میزدند که روزانه با آن در گیر بودند و آنها را می توانستند ببینند در صورتی که وقتی به مواد آلوده بودند باز هم این مشکلات را داشتند و به قول خودشان مواد این اجازه را به آنها نمیداد که چیزی دیگر را ببینند و درک کنند .از زبان یکی از دوستان شنیدیم که میگفت این رژیم مثل نقل و نبات مواد مخدر را بین جوانها پخش میکند که دغدغه زندگیشان برای بدست آوردن مواد باشد و نتوانند به مشکلات دیگری که این رژیم و دولت برای جوانها به وجود آورده بپردازند و همیشه با این کار آنها را از مسائل روزمره زندگیشان دور نگه میدارند.ببینید که چطور با این بیماران برخورد میکنند و در برابر خللها و نیازهایشان نسخه تجویز میکنند. دوستانی بودند که بعد از ترک اعتیادشان از کمبودهایی حرف میزدند که به آن نیاز داشتند. کمبودهایی مثل سکس ، ارتباط با جنس مخالف خود و ... پاسخی که در مقابل این نیازها داده میشد این بود که نباید این گونه ارتباطها را داشته باشند. برای اینکه براشان سم است و امکان لغزش را برای آنها دارد و بهترین راه را ازدواج معرفی می کنند. و به افرادی که قصد ازدواج ندارند میگویند باید به امید خدا نشست و صبر کرد. و قتی قادر به پاسخ دادن نیازهای انسانها نیستند انها را به یک دنیای دیگه و خیالی موکول میکنند

هیچ نظری موجود نیست: